- پی سپرشدن
- پی سپر شدن راهی. محل عبور واقع شدن آن پیموده گشتن: حافظ سر از لحد بدر آرد بپایبوس گر خاک او بپای شما پی سپرشود. (منسوب به حافظ)
معنی پی سپرشدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پایمال کردن، رفتن
پی سپردن
لگد مال شده پایمال گردیده، رفته عبور کرده